انقلاب اسلامی ایران که نزدیک به سه دهه از آغاز آن میگذرد، بیش از آنکه یک انقلاب سیاسی باشد، از بن مایهها و درونمایهی فرهنگی برخوردار است اما متأسفانه آن طور که ما در عرصهی تغییر نظام سیاسی فاسد موجود خوب ظاهر شدیم در تغییر مفاهیم، ساختارها و محصولات فرهنگی معیوب و ناسالم حاکم براندیشه و عمل عوام و فواصل جامعه موفق نبودیم البته حضرت امام با طرح گفتمان «اسلام ناب» در مقابل دیگر قرائتهای انحرافی- التقاطی موجود از اسلام، تلاش نمود تا مبنای سیاست فرهنگی انقلاب را عرضه و تثبیت نماید. آن گونه که امام برای ما تصور میکند، جامعه بعد از انقلاب برای ادامه و تداوم خود در مسیر اسلام ناب راهی جز باز تولید فرهنگی جدید متناسب با گفتمان انقلاب اسلامی ندارد.
حال که بیش از دو دهه از تشکیل «شورای عالی انقلاب فرهنگی» به دست معمار انقلاب اسلامی و نیز کمتر از یک دهه از تدوین اساسنامهی شورا و ابلاغ ترکیب جدید توسط رهبری میگذرد اگر چه این مدت زمان برای تحقق کامل آرمانهای انقلاب اسلامی ناکافی به نظر میرسد اما نگاهی به فهرست بلند بالای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی این مطلب را نشان میدهد که هر چند قدمهایی برداشته شده است، اما نسبت به اهداف و وظایف شورای عالی بسیار ناچیز محسوب میشود. وظایفی که برعهدهی این شورا گذاشته شده است با این مصوبات، هم خوانی ندارد. تمامی مصوبات شورا را اگر بررسی کنید چیزی را نمیتوان یافت که در سطح این افراد باشد. بسیاری از وظایف شورا چون «تدوین خط مشیهای آموزشی، پژوهشی، فرهنگی و اجتماعی کشور» ، «تجزیه و تحلیل جریانات فرهنگی ایران و جهان» و « آسیب شناسی الگوها و برنامههای توسعه» و ... ردپایی از پیگیری آنها در مصوبات شورا دیده نمیشود. شورا در سال گذشته بطور متوسط در هر جلسه سه مصوبه داشته است گذر از این که عضویت متوسط سه مصوبه در هر جلسه با توجه به وظایف سنگین شورا و اهمیت موضوعات فرهنگی عجیب است ولی موضوع این مصوبات هم به خودی خود جالب است. در بسیاری از جلسات تنها مصوبهی شورا تأیید انتخاب روسای دانشگاهها است یا انتخاب نمایندگانی در شوراهای اقماری مرتبط با شورای عالی انقلاب فرهنگی.
در صورتی که مصوبات این شورا دارای اعتباری در حد قانون میباشد و بر همهی سازمانها و ارگانهای فرهنگی فرض است که از شورا تبعیت کنند اگر به حضور روسای سه قوه و وزرای علوم، فرهنگ و ارشاد و روسای کمیسیونهای فرهنگی و آموزشی مجلس در این شورا توجه شود جایگاه این مصوبات بیشتر نمایان خواهد شد. رهبر انقلاب با نگاه مدبرانه و ژرف اندیشی که داشتند وظیفهی مهم تدوین در مهندسی فرهنگی کشور را بر دوش این شورا که بنابر قانون تنها نهاد کلان فرهنگی است قرار دادهاند اما با گذشت 4 سال، هیچ کار مشخصی دربارهی تدوین این مهندسی انجام نشده است رهبری سه سال متوالی در دیدار با اعضای شورا این مبحث را مطرح کردند و هر سال به ضرورت تدوین مهندسی فرهنگی کشور تأکید کردند تا این که در سال 84 در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی صراحتاً میفرمایند در انتظار میرفت مجموعهی مهندسی فرهنگی کشور امسال تدوین شده باشد و در همان جا با اعضای شورا احتجاج میکنند که روز قیامت جلوی شما را خواهم گرفت چرا که من بهترین کسانی را که در این مسیر میشناختم، در این شورا جمع کردم. و در شرایطی که نقشهی کار فرهنگی کشور مشخص نیست هیچ انتظاری هم نمیتوان از نهادهای فرهنگی تاثیرگذار چون وزارت ارشاد و صدا و سیما و آموزش و پرورش و ... داشت.
دبیرخانهی شورا که وظیفهی پشتیبانی فکری و تئوریک شورا را برعهده دارد و مسئول تنظیم دستور جلسات شوراست بیشتر متمایل به مسایل خرد و گذراست و فاصلهی زیادی با جایگاه آن دارد.
یکی از اشکالات این شورا این است که چون بودجهی نهادهای فرهنگی منوسط به نظر شورا در مورد آنها نیست این نهادها در برابر شورا پاسخگو نیستند در صورتی که چون فعالیتها و وظایف سازمانهای فرهنگی باید متناسب با سیاستهای تعیین شده از طرف شورا هماهنگ شود نیاز است که بودجهی نهادهای فرهنگی با نظر شورا مشخص شود. یکی از ضعفهای این شورا این است که کار اصلی اکثر اعضای آن، این نیست و برای بسیاری از این مسئولین، این کار در حاشیه است و متأسفانه بعضی از اعضای شورا انگیزهی لازم برای شورا و بعضی نیز توان لازم برای این مهم را دارا نیستند.
امید است با جایگزینی افراد با انگیزه و با توان در شورا و تغییر نگاه نهادهای فرهنگی به این شورا، این شورا در رسیدن به اهداف خود موفق باشد.
ان شاء ا...